دانلود آهنگ بلندی سیل عالم میکنم من از جواد شیرو
متن آهنگ محلی
بلندی سیل عالم میکنم من
به جای عیش ماتم میکنم مو
رفیقان جمع بگردین دور فایز
که فردا دردسر کم میکنم من
سفر کردی زدی بر سینه ای تیر*.
نگفتی در قفس دارم اسیری
برایم نامه ای ننوشتی ای یار
مرا تیری زدی آتیش بگیری*.
آخی روزگار روزگارم
دل کم طاقتم میده فرارم
در عالم هرچه دیدم از تو دیدم
به هر خاری رسیدم از تو دیدم
تو دادی شهرت بدنومی من
دل از دنیا بریدم از تو دیدم
عزیزم نوگل من نوگل من
چرا رفتی زدی آتیش دل من
کجا بودی نشستی در کنارم*.
خود چشمای سیه ت کردی نگا بم
خود چشمای سیت ابروی باریک
کجا رفتی بگو تا من بیایم*.
رو تخت سنگی یه مرد تنها که نا امید نشسته
دلش غمینه اشک ندامت چشماش حلقه بسته.*
پریشونه آخه دلش از آدما شکسته
اون بینوا مرد تنها بی آشنا منم من
اون یه روزی یاری داشت تنها نبود اون یاری داشت.*
باغ دلش خزون نبود بهاری داشت بهاری داشت*.